امروز مقدمه نمی نویسم ، از اینکه دوران کودکی ، خاطرات بچگی ،

زمان های شادی ، اوقات فراقت اکثر ماها با این اسم سپری شد ، نمی گویم ؛ از

اینکه خودمان را شکل آن ها می کردیم ، شخصیت های خوب را برای خودمان می

خواستیم و بر سرشان دعوا راه می انداختیم ، نمی گویم ، امروز فقط این جمله

را می گویم که ، دوباره قرار است به دوران نینجاهای سبز بر گردیم و این

مورد که نام اکتیویژن و پای یک سریال تلویزیونی در میان است ، اصلا مهم

نیست ؛ اینجا فقط لاکپشت های نینجا اهمیت دارد .

لاکپشت های نینجا قبل از اینکه شما را یاد

چند سال اخیر به خصوص بازی های بی کیفیت سه یا چهار سال قبل بیاندازد ،

بیشتر شما را به گذشته می برد . گذشته ای پر رنگ که از دو تلویزیون و بازی

تشکیل شده بود . اولین و دوست داشتنی ترین آن مجموعه سریالی ( یا همون

برنامه ی کودک خودمان ) لاکپشت های نینجا می باشد که حدود چند سالی با

تکرار قسمت های مختلف همه ی ما را به پای تلویزیون می کشید . دومین مورد که

برای بازیبازان قدیمی خاطره انگیز تر می باشد ، بازی لاک پشت های نینجا

روی کنسول سگا ( Sega Mega Drive ) بود . اسم کامل بازی Teenage Mutant

Ninja Turtles: Return of the Shredder نام داشت و داستانش در مورد گروه

چهار نفره ی نینجاهای سبز و مبارزه با دشمن همیشگی شان یعنی شردر بود (

لازم به ذکر است که این بازی از سوی IGN نمره ی ۸٫۳ را دریافت کرد ) . بعد و

قبل از این بازی ، حدود سی بازی دیگر با نام TMNT عرضه شدند که تنها به

تعداد انگشتان یک دست ( از جمله Return of the Shredder ) کیفیت مطلوبی

داشتند .

بگذریم ، در کنار تمامی این موارد و خاطرات

سال قبل یک سریال تلویزیونی دیگر با نام Teenage Mutant Ninja Turtles شروع

به پخش کرد ( از شبکه ی Nickelodeon ( متعلق به MTV )) و در کنار دوازده و

خورده ای میلیون بازدید کننده ، از کیفیت نسبتا خوبی هم بهره می برد .

داستان این سریال در مورد درگیری های مختلف لاکپشت های نینجا با شردر و

همچنین خرده دشمنان دیگر می باشد . این سریال را در گوشه ای از ذهنتان قرار

دهید و به ادامه برای جمع بندی و شروع مقاله توجه کنید .

اکتیویژن را علاوه بر سری محبوب Call Of

Duty ، ( به جان خودم در مورد این بازی بحثی بشه ، می دونم با همتون !! )

با عناوینی که پسوند Video Game را یدک می کشند ، می شناسیم . اکثرا و خیلی

بیشتر از اکثرا این شرکت بازی های دسته دهمی ای را عرضه می کند که هیچ

چیزی برای بازگو کردن ندارند و فقط لکه ی ننگی بر نام پدران خود هستند (

البته به جز دو بازی The Amazing Spider Man و Transformers: Fall of

Cybertron که در سطح کیفی مطلوبی به سر می برند ) .

حال آن مورد اول را از گوشه ی ذهن خود در

بیاورید و … ؛ مطمئنا متوجه ی قضیه شده اید . این بار هم اکتیویژن یک خواب

خوش برای یک سریال تلویزیونی دیده و قرار است آشی با چند وجب روغن برای آن

بپزد . آماده باشید که ببینیم این خواب و آش چگونه اند .

کاور بازی

اطلاعات بازی

ابتدای پیش نمایش لازم میدونم به این نکته اشاره ای داشته باشم که این

بازی توسط استودیوی Red Fly ساخته شده ، استودیویی که در کارنامه ی خود

عناوینی همچون پورت Wii بازی Thor ( غیر قابل تحمل ) و پورت Wii بازی Star

Wars: The Force Unleashed II ( که نسبت به نسخه های کنسولی نمرات بهتری را

دریافت کرد ) را داشته ، و حال باید دید که این استودیو چگونه کار خود را

در مورد Out of the Shadows انجام می دهد .

قبل از توضیح بخش داستانی بازی بهتر است کمی پیش زمینه برای آشنایی با

شخصیت های بازی بگویم . داستان اصلی این لاکپشت ها و استادشان و نینجاهای

رقیب و استادشان به یک رابطه ی عشقی می رسد . در زمانی دور دو نفر عاشق

دختری بودند ( و از این روابط و عشق های مثلثی را به وجود آوردند ) و برای

اینکه به وی برسند دست به هرکاری می زدند . عاشق اصلی و دلخسته ای که به

معشوق خود می رسد هاماتو یوشی ( یعنی استاد اسپلینتر ) است . عاشق دوم هم

اروکوساکی ( یعنی شردر ) می باشد ، و بر خلاف هاماتو در رسیدن به عشقش نا

موفق بوده .

از این روابط که بگذریم به یک دعوا و مبارزه ی دو عاشق میرسیم ، این

مبارزه ی سنگین باعث کشته شدن معشوقه ی هر دو و البته دختر هاماتو می شود و

اینجا شروع کینه ی شردر و اسپلینتر است . خب خب خب این هم از دو قطب اصلی ،

پس لاکپشت ها کجان ؟؟

لاکپشت ها بعد از این قضایای عشقی و احساسی وارد شدند . اسپلینتر که

تنها شده بود ، تصمیم می گیرد که چند حیوان خانگی ، که از چهار لاکپشت

تشکیل شده اند ، را پرورش دهد . بعد از خرید این حیوانات و در راه برگشت

ناگهان با چند نفر برخورد می کند و بعد از مبارزه با آن ها یک ماده ی مشکوک

( که جلو تر توضیحی در مورد آن می دهیم ) روی این ها ریخته می شود . این

مایع باعث جهش چهار لاکپشت و البته اسپلینتر می شود ، لاکپشت ها همانند

انسان هر کاری می توانند بکنند و اسپلینتر هم تبدیل به یک موش غول پیکر می

شود . اینجا هم روابط پدر و پسری لاکپشت ها با اسپلینتر شکل می گیرد و

البته ظهور یک دشمن جدید !

دو مدل دشمن به همراه پنج شخصیت خوب تا الان مشخص شدند ، ولی این ها فقط پیش زمینه ی داستانی بازی بود ، پس داستان چه می شود ؟

داستان این بازی وفادار به یکی از کمیک های لاکپشت های نینجا و البته

همانند سریال پخش شده اش می باشد . اما تا الان سازندگان فقط از یک قطب

داستان صحبت کرده اند و یک گروه را دشمن نینجاهای ما قرار داده اند

. داستان اصلی بازی در مورد گروه دوم دشمنان است ؛ یعنی همان هایی که باعث

جهش شدند . ماجرا از این قرار است که گروهی فضایی از دریچه ای در سیاره ی

خود وارد سیاره ی زمین و البته نیویورک می شوند و می خواهند ماده ای را روی

زمینی ها آزمایش کنند . این ماده ی صورتی رنگ چیزی است که باعث جهش هر

انسانی می شود . بعد از اینکه گروه نینجای ما با این ها مواجه می شود ،

تصمیم می گیرند که جلوی کارهایشان و تبدیل شدن مردم به جهش یافته ها را

بگیرند .

با اینکه سازندگان فقط از نجات نیویورک در مقابل جهش صحبت کرده اند ولی

در نمایش های بازی ، ما مبارزه ی شخصیت ها را با نینجاهای شردر می بینیم و

این یعنی شردر هم وارد داستان شده و برای گرفتن انتقام خودش را آماده می

کند .

شردر ، فضایی ها ( دو دشمن اصلی ) و نوچه های شردر و جهش یافته ها تا

الان جزو اصلی ترین دشمنان بازی به حساب می آیند . البته در میان این ها تا

الان در نمایش و تریلر های مختلف فقط نینجاها وجود داشتند که در ادامه

برای آشنایی ، هر کدام از دشمنان را با توجه به سریال لاکپشت های نینجا

معرفی می کنیم .

بگذارید از داستان اصلی شروع کنیم ، در داستان ما با فضایی ها و ماده ی

جهش زا رو به رو می شویم ، فضایی ها موجوداتی شبیه هشت پا و مغز انسان

هستند که درون ربات هایی به عنوان بدن قرار می گیرند .

فضایی

در کنار این فضایی ها و ماده ی جهش زایشان ، مطمئنا ما با خود جهش یافته

ها هم رو به رو می شویم ، انسان های بد یا خوبی که جهش می یابند و تبدیل

به دشمنان ما می شوند .

نمونه ای از جهش یافته ها | یا انسان جهش پیدا می کنه میشه این ، یا حیوان جهش پیدا می کنه میشه لاکپشت نینجا

شردر دومین و همچنین دیرینه ترین دشمن برای گروه نینجای ما است .

توضیحات مربوط به این شخصیت در ابتدای متن گفته شده ، پس بهتر است به نوچه

های این گونه ی قدرتمند بپردازیم . نینجاهای شردر ، که در تمامی کمیک ها به

یک شکل هستند ، تا الان در نمایش های بازی مورد ضرب و شتم چهار لاکپشت

قرار گرفته اند . البته بین این نینجاها ممکن است گهگاهی با افرادی قویتر و

خاص تر هم رو به رو شوید .

نینجا ها !!

بعد از دشمنان به گروه خوب ها می رسیم . پنج شخصیت خوب که اولین آن ها

اسپلینتر می باشد . گذشته ی اسپلینتر و داستان زندگیش را گفتیم ، پس از وی

رد می شویم و به باقی شخصیت ها یعنی لاکپشت ها می رسیم .

• مایکی : Michel angelo یا مایکی کوچکترین و سریع ترین عوض گروه است .

  بیشترین بار طنز در کمیک ها را همین شخص بر عهده دارد و چشم بندی نارنجی

  رنگ بر صورتش دارد . مایکی از یک جفت نانچیکو برای مبارزات استفاده می کند و

  به دلیل سرعت بالا می تواند کمبو های  ترکیبی و جالبی را روی دشمنان اجرا

  کند .

مایکل آنجلو … عاشق این شخصیتم …

• دانی : Donatello یا دانی مغز متفکر گروه می باشد . چشم بندی بنفش بر

  صورت دارد و بیشتر به صورت تاکتیکی در مبارزات شرکت می کند . اسلحه ی

  مخصوصش یک چوب دو یا سه متری می باشد که به وی اجازه ی ضربات از راه دور را

  می دهد .

• راف : Raphael یا راف خشن ترین و البته بهترین مبارز گروه می باشد .

  سبک مبارزه اش بیشتر شبیه سبک MuyThai تایلندی می باشد و از دو سلاح کوچک

  شبیه چنگک برای مبارزه استفاده می کند . همچنین رنگ مخصوص این شخصیت قرمز

  می باشد .

مبارز خشن … راف

• لئو : Leonardo یا لئو رهبر گروه با چشم بندی آبی می باشد . وی جنگجویی

  کامل است و از انواع و اقسام سبک ها در مبارزه استفاده می کند . سلاح اصلی

  وی دو شمشیر بلند می باشد .

لئو ، رهبر گروه ، همه فن حریف

همانطور که خواندید ، اکثر این شخصیت ها در مبارزاتشان از سبک ها و سلاح

های متفاوتی بهره می برند که باعث بالاتر رفتن عمق و جذابیت مبارزات می

شود . مطمئنا دوربین سوم شخص و فن ها و کمبوهای مختلف شما را فقط به یاد یک

بازی می اندازد . بتمن آرخام ، بازی ای بود که بهترین مبارزات را از پشت

دوربین های سوم شخص به ارمغان آورد و این بار هم قرار است لاکپشت ها این

کار را بکنند .

مبارزات تا الان به خاطر وجود چهار شخصیت ، جذاب و البته پر تنوع ، خود

را نشان داده است . هر کدام از شخصیت ها با سلاح های خودشان به بهترین نحو

در مبارزه جان دشمنان را می گیرند و البته از محیط هم برای مبارزه استفاده

می کنند . بله درست شنیدید ، محیط بازی تعاملی می باشد و بازیباز می تواند

از آن برای کشتن و زند ضربات مختلف بر روی دشمنان استفاده کند . به طور

مثال اگر در یک محیط شما با تعداد زیادی نینجا در حال مبارزه هستید می

توانید یک میله ی عمودی پیدا کنید و با یک چرخش به دور آن همه را به دیار

باقی بفرستید . همچنین می توانید از اسلحه هایی که روی زمین افتاده یا شیشه

و بطری های مختلف هم در مبارزات استفاده کنید .

گفتیم بازی از چهار شخصیت قابل بازی یعنی چهار لاکپشت بهره می برد ، اما

چگونه این شخصیت ها را انتخاب می کنیم ؟ برای جواب به این سوال کافیست از

یک بازی دیگر مثالی برنیم . اگر یکی از بازی های لگو را بازی کرده باشید می

دانید که برای عوض کردن شخصیت های زیاد بازی کافی است که یکی از دکمه را

فشار دهید تا این اتفاق بیافتد . برای تعویض بین لاکپشت های نینجا هم با

استفاده از D-Pad می توانید این کار را انجام دهید و حتی در حین مبارزه جای

شخصیت ها را عوض کنید . همین مورد ساده در بخش گیم پلی باعث می شود تنوع

مبارزات چند برابر شود و هر جایی که از فنون یک شخصیت خسته شدید وی را با

برادرانش عوض کنید .

البته به جای تعویض شخصیت ها ، شما می توانید به صورت چند نفره هم بازی

کنید که در این صورت جذابیت بازی و هیجان آن بیشتر از قبل می شود . در حالت

آفلاین بازی تا دو بازیباز و به صورت Co-oP آنلاین تا چهار بازیباز می

توانند در بازی و مراحل مختلف حضور یابند و دشنمان را با کمک هم لت و پار

کنند . همچنین در حالت چند نفره شما از ضربات ترکیبی هم بهره می برید که

شخصیت های بازی با یکدیگر اجرا می کنند .

به طور کلی مبارزات در بازی پخته و غنی می باشد ، هر کدام از شخصیت ها

فن ها و ضربات مختص به خود را دارند و با سلاح هایی که دارند متفاوت از هم

دشمنان را لت و پار می کنند . همچنین چهار لاکپشت برای خود تمام کننده های و

کمبوهای خشن و جذابی هم دارند که با اجرا روی دشمنان کارشان را تمام می

کنند و البته وقتی که این کمبو ها در بخش چند نفره ترکیب شود ، دشمنی

توانایی مقابله با شما را ندارد .

یکی دیگر از مواردی که به تنوع بازی در کنار بخش مبارزات و تعویض شخصیت

ها کمک شایانی می کند ، مبارزه در محیط های مختلف و تعامل با آن می باشد که

پیشتر به آن اشاره کردیم . این تعامل با محیط به طراحی خوب محیط ها و بخش

های مختلف بازی بر می گردد که سازندگان به خوبی از پس آن بر آمده اند .

طراحی محیط ها متنوع ، با جزییات راضی کننده و در عین حال قسمت های زیادی

را برای استفاده بازیبازان در مبارزه قرار داده است . محیط ها از قسمت های

زیر زمینی ، روی زمنیی و در خیابان ها ، داخل و روی ساختمان ها و … تشکیل

شده است که بازی را متنوع تر می کند .

تنوع در محیط های بازی خوب و قابل قبول می باشد …

در کنار طراحی محیط ، طراحی شخصیت ها هم بیش از هر چیز به کمیک ها و

البته سریال جدید لاکپشت های نینجا شبیه می باشد . گرافیک کلی بازی از

نورپردازی تا بافت ها و سایه زنی و جزییات بازی در حد و اندازه های بازی

های عالی این نسل نیست ولی به اندازه ی یک بازی دانلودی خوب و قابل تحمل می

باشد ( فقط امیدواریم که همانند نسخه ی مرده ی متحرکی که اکتیویژن قرار

بود روی باقی بخش ها به جز گرافیک مانور دهد نشود ! ) .

یکی دیگر از مواردی که اکتیویژن اکثر اوقات در بازی هایی که از روی فیلم

ساخته می شوند ، عرضه می کند ، رعایت کرده ، اختصاص بودجه ی مناسب به بخش

صداگذاری می باشد . در اکثر بازی هایی که از روی فیلم ساخته می شوند ، مهم

ترین و بهترین بخش مطمئنا صداگذاری است و دلیل اصلی آن هم بازیگران و یا

صدا پیشگانی می باشند که قبلا به جای شخصیت های درون بازی ، ایفای نقش می

کردند . این بار هم امیدواریم استودیوی سازنده ی بازی از همان صداپیشگان

برای شخصیت ها استفاده کند تا حداقل با صداگذاری خوبی مواجه شویم . در

زمینه ی موسیقی هم اظهار نظر و بحث زود است و با توجه با اطلاعات کمی که در

دسترس است نمی توان نظری داد .

…

در نهایت باید گفت که Out of the Shadows گرچه داستان جدیدی را بازگو

نمی کند ، و ایده ی خاصی را در داستان ندارد و دوباره با قهرمانانی طرف

هستیم که زمین را از دست فضایی ها نجات می دهند ولی حضور لاکپشت های خاطره

انگیز در آن و همچنین بررسی دوباره ی زندگی اسپلینتر و شردر خود جای بسی

خوشحالی دارد . از طرفی دیگر بر خلاف داستان که پیچش خاصی ندارد گیم پلی

بازی و مبارزات بسیار پخته و غنی می باشد که می تواند ساعت ها شما را سرگرم

کند و با لاکپشت هایی که از مایکی شروع می شوند و به لئوناردو می رسند

خاطرات زیادی را برایتان زنده کند . امیدواریم که این بازی هم نقطه ی عطفی

برای سازندگان تازه کار باشد و همچنین اگر بتمن نمی شود ، دچار مرض ددپول

نشود و حداقل عنوانی سرگرم کننده در حد Transformers: Fall of Cybertron و

یا بهتر از عنوان گفته شده باشد .